
مهسا محرابی
نویسنده ارشد کارناوال
انتشار
07 اردیبهشت 1395
به روز رسانی
15 شهریور 1398
اینجا یکی از قدیمی ترین کتابخانه های دنیا است ، جایی که وقتی میان کوچه و پس کوچه های ویران شده اش قدم می زنی ، بوی کتاب های کهنه و جلد های چرمی شان به مشامت خواهد رسید .
حس غریبی دارد این جا ، شاید به محض ورود لحظه ای حالت دگرگون شود ، نمی دانی به چه فکر کنی ، به این که چگونه این جا مآمن هزاران کتاب قدیمی و باستانی است یا این که چه بر سر شهر آمده و آن را متروک و ویران کرده است و یا این که چرا با این وجود هنوز عده ای در آن زندگی می کنند .
همراه ما بیایید ؛ با قطار دنیا گردی کارناوال این بار به آخرین پناهگاه کتاب های باستانی خواهیم رفت تا سر از راز و رمز این شهر عجین شده با تاریخ در بیاوریم .
شهری که بر سر بقاء با صحرا می جنگد و با این حال حاضر نیست دست از گنجینه هایش بکشد ، گنجینه هایی که کهن ترین و #باستانی ترین کتب خطی واسلامی در دنیا هستند .
همراهمان بیایید امروز ، روز خاص و متفاوتی خواهد بود ؛ سفری شگفت انگیز در پیش خواهیم داشت ...
کتابخانه های صحرایی شینگتی | آخرین کتابخانه دنیا
شهر شینگتی " Chinguetti " ؛ مآمنی تاریخی ...
به شمال غربی #آفریقا و کشور #موریتانی می رویم ، مقصد یک شهر باستانی و کهن است با نام شهر شینگتی " Chinguetti " که در قسمت غربی صحرای آفریقا آرام گرفته است و به دور از دنیای صنعتی و دیجیتالی قرن 21 به زندگی خود ادامه می دهد .
سرگذشت این شهر و مردمانش عجیب با تاریخ گره خورده ، داستانی در پشت در هر خانه آرام گرفته و انتظار آن را می کشد تا روزی خود را به گوش دنیا برساند .
شاید این جا بکر ترین مکان در دنیا باشد ؛ جایی که از زمان تولد تابه امروز خوب با انسان ها کنار آمده و خیلی دست خوش تغییرات نشده و اصالت خود را حفظ کرده است .
شهر #شینگتی امروز آرام است ،شاید این بالا رفتن سن و سال کمی او را فرتوت کرده و توان سابق را از او گرفته است . اما با تمام احوالتش میزبان خوبی است برای کسانی که می آیند تا از کهن ترین و باستانی ترین کتب خطی و مذهبی دیدن کنند .
این شهر به دلیل اهمیت تاریخی که دارد در سال 2000 میلادی توسط سازمان #یونسکو به عنوان یک میراث جهانی به ثبت رسید .
مسجدی در نزدیکی شهری شینگتی قرار دارد با نام اودانه " Ouadane " که نه تنها نماد ملی موریتانی است بکه گفته می شود قدیمی ترین و باستانی ترین مسجدی است که در دنیا ساخته شده است .
به میان کوچه و پس کوچه های این شهر خواهیم رقت و با مردمانش آشنا خواهیم شد و از گنجینه هایشان دیدن خواهیم کرد .
ببینید ؛ مقصدمان این جاست ...
شهری که به آن آخرین کتابخانه ی دنیا می گویند ...
شهر شینگتی ، از دل تاریخ می آید .
روزهای زیادی را پشت سر گذاشته و اتفاقات زیادی را به چشم دیده ...
اما امروز آرام و بی هیاهو از گنجینه هایش حفاظت می کند، گنجینه هایی که شاید نتوان روی آن ها قیمت گذاشت .
این گنجینه ها مجموعه ای از کتب خطی و قدیمی باستانی و اسلامی هستند که از تمام دنیا شینگتی را برای مآمن گرفتن انتخاب کردند .
در شینگتی می توانید قدیمی ترین و باستانی ترین کتاب های خطی و اسلامی و قرآنی را از نزدیک ببینید .
چه روزهایی در شینگتی گذشته است ؟
چه شد که این کتب به شینگتی رسیدند ؟
این کتاب های با ارزش اسلامی و باستانی امروز چگونه نگهداری می شوند ؟
و پاسخ به خیلی از سوالات دیگر در رابطه با این شهر و گنجینه های با ارزشش را در سفر امروز با هم خواهیم دانست...
به روزگاران قدیم ، در شهر شینگتی می رویم ...
شهری که امروزبه آن آمدیم شینگتی ” Chinguetti ” نام دارد . شینگتی را شاید هر کسی نشناسد اما او خوب تاریخ و داستان های آن را می داند ؛ هر چه باشد قرن ها است که روزگار می گذراند .
این شهر را در سال 777 ساختند . آن زمان نه تنها یک شهر بیابانی بود بلکه تصاویر حک شده روی دیوراه ای غار شینگتی به اسم آموغا "Amogha " ، مردمان شهر را در کنار حیواناتی مثل زرافه ، گاو در حالی که در دشت های سرسبز و آباد هستند نشان می دهد و این یعنی در گذشته این شهر سرزنده تر و سبز تر بوده است و گذر عمر او را این چنین بیابانی کرده است .
این شهر در تقاطع چند مسیر تجاری در صحرای بزرگ آفریقا واقع شده است ، همین امر سبب شد تا درقرن 11 میلادی به یک مرکز تجاری مهم در منطقه و برای قبایل بربر تبدیل شود و معامله گران از سراسر اروپا، شمال آفریقا و شام در مسیر رفتن به جنوب آفریقا از این شهر عبور کنند .حتی می گویند جهانگر معروف " ابن بطوطه " هم در طول سفر هایش قبل از آن که به چین برود ، به این شهر آمد.
این موقعیت جغرافیاییِ شهر دلیلی شد برای آن که کاروان سراهای صحرایی که از آن ها با عنوان واحه نیز یاد می شود ، در شینگتی ساخته شود تا محلی باشد برای استراحت تجار و بازرگان و شتر های آن ها ، همین کاروانسراها بودند که زمینه ساز شکل گیری اتفاقات امروز در شینگتی شدند .
درست در همین روزها بود که شینگتی روزهای اوجِ رونق خود را پشت سر می گذاشت و چیزی در حدود 200.000 سکنه داشت .
شینگتی یک شهر تجاری بود و از این بابت روزگار خوب و پر رونقی را می گذراند ، نشانه هایی از اسلام در شهر دیده می شد مثل نحوه ی #معماری ساختمان ها که همگی اسلامی بودند .
شینگتی چهره دیگری به خود می گیرد ...
کاروانسراهایی که در شهر ساخته شده بودند ، تنها توجیح تجاری داشتند . آن ها را ساختند تا هم استراحتگاهی باشد برای تجارِ مسافر و شتر هایشان و هم محلی باشد برای رونق اقتصادِ شهر ؛ چرا که در این کاروانسراها بازرگانان این امکان را داشتند که اجناس خود را به فروش برسانند و از این طریق سودی به دست آورند .
این روال ادامه داشت تا این که کم کم می شد زائران را در میان بازرگانان دید ؛ زائرانی که از مناطق اطراف برای رفتن به #مکه از شهر شینگتی عبور می کردند .
این زائران اغلب افرادی بودند که در آن زمان از سطح دانش و سواد بالایی به نسبت سایر افراد برخوردار بودند و این بار در کاروانسراهای شهر به جای تبادل کالا ، علم رد و بدل می کردند . در تجمع زائران در شهر و در کاروانسراها ایده های علمی و دینی میان مردم تبادل می شود و همین امر سبب شد تا شهر شینگتی شهرتی به دست آورد ، شهرتی که او را با عنوان محل تجمع زائران و یک مرکز علمی معرفی می کرد .
این دلیلی شد تا آن که چهره ی شهر تغییر کند ، دیگر شاید تجارت کمتر رخ می نمود و علم و دانش و مطالعات دینی جای خود را میان مردم شینگتی باز کرده بود حال و هوای شهر با علم و دانش عجین شده بود .
حتی در مدارس شهر هم علوم فصاحت و بلاغت، قانون، نجوم، ریاضیات، و دارو را از کودکی به دانش آموزان تدریس می کردند .
دیگر وقتی در میان کوچه های شهر قدم می زدی به جای آن که صدای چانه زنی های فروشنده ها و خریدارها را بشنوی ، صدای آموزه های دینی و علمی به گوش می رسید .
مردم سراسر غرب آفریقا برای چندین قرن شینگتی را با عنوان مرکز یادگیری علوم مذهبی ، ستاره شناسی و نجوم ، علم طب و قانون و صد البته مذهب انتخاب می کردند .
حتی در جهان عرب هم شینگتی شهرتی به دست آورده بود و از آن با عنوان " بلاد شینگتی " یاد می کردند و از این جهت یکی از مراکز اصلی تاریخ جهان اسلام و تاریخ غرب آفریقا شناخته می شد .
کتب خطی و باستانی به خانه های مردم شینگتی راه یافتند ...
تمام آن چه که گفته شد ، داستانِ ورود کتاب هایی است که امروز در شینگتی و در خانه های مردم یافت می شود .
زمانی که این شهر مرکز علوم مذهبی در تاریخ شد ، آن زمان که از تمام دنیا به شینگتی می آمدند تا علم فرا گیرند ، این ها بستری شد که کتبی به شینگتی راه پیدا کنند . کتبی تاریخی و باستانی که بعضا قدمتشان به قرن 9 میلادی می رسد .
از آن روزگار تا به امروز این کتاب ها در شهر شینگتی نگهداری می شوند اما نه حفاظتی مثل آن چه که در موزه ها و کتابخانه های مطرح دنیا انتظار می رود ، بلکه در میان قفسه های خانه های اهالی شهر .
این ها گنجینه های مردم شینگتی هستند ؛ گنجینه هایی که آن ها را برای زندگی امیدوار می کند و به هیچ وجه حاضر به از دست دادن آن ها نیستند .
هر چند برخی از این کتب بنا به دلایل مختلف مثل پیشروی شن و ماسه های صحرا به خانه های مردم ، از بین رفتند اما هنوز می شود چیزی در حدود 33,000 نسخه ی خطی در قفسه های خانه های مردمان شهر نگهداری می شود .
کتاب هایی که از بین رفتند
امروز در شینگتی می توان چیزی در حدود 33.000 نسخه ی خطی و قدیمی را به چشم دید ؛ کتبی که صفحات و جلد هایشان از پوست حیوانات و چرم های طبیعی ساخته شده اند و شاید هنوز بوی چرم را بر تن خود دارند .
اما امروز تنها از 30 کتابخانه ای که در شهر دایر بوده است تنها 5 عدد باقی مانده است و این تعداد هم متاسفانه تحت نظارت و حفاظت خاصی قرار نگرفته اند و شاید هم قرار نگیرند .
دلیلش هم این است که صاحبان این کتب مردمان شهر هستند که این کتاب ها را نسل به نسل در منازلشان نگهداری کردند و به این امید دارند که این کتاب های با ارزش را به نسل ها و فرزندان خود هدیه کنند .
دولت موریتانی چندین سال است که در تلاش است که این کتب را از مردمان شینگتی بگیرید و تحت اصول و قوانین مخصوص نگهداری کند اما تا به امروز این تلاش ها نتیجه ای در بر نداشته و از میان 33.000 نسخه تنها چند هزار عدد در موزه ی موزه ی ملی شهر نگهداری می شوند .
کتبی که در دستان مردمان شینگتی موجود است ، متاسفانه در قفسه های رو باز نگهداری می شوند و این یعنی در معرض نور و آفتاب ، شن و ماسه های بیابان و عوامل بسیار دیگر قرار دارند و این تهدید بزرگی است برای ادامه ی بقای این کتب ...
مبارزه مردم شینگتی بر سر بقاء با شن های صحرا
امروز اما از آن روزهای پررونق در شینگتی خبری نیست .
مردمان دیارشان را رها کردند و به شهر های دیگر رفتند . آن ها از ترس جانشان خانه هایشان را رها کردند ؛ جایی که شن های صحرا آن را تهدید می کند .
هم جواری این شهر با صحرای بزرگ آفریقا بلای جان مردم بود و هست .
شن های رونده ی صحرا خانه و زندگی مردمان این دیار را تهدید می کند ، همین امرسبب شده تا برخی از خانه ها اسیر شن ها شوند .
مردمان زیادی شینگتی را ترک کردند ، دیگر از آن 200,000 نفری که روزی در شینگتی بودند خبری نیست ؛ تنها 4,000 نفر در شهر سکونت دارند .
مردمان شینگتی ، مردمانی سیاه پوست اند که قلبی روشن و سفید دارند ، به سادگی روزگار می گذرانند و زندگی می کنند .
شاید خانه هایی لوکس و مرفه ندارند ، اما دلشان به کتاب هایی که دارند خوش است .
خانه های شینگتی ؛ ساده به سان مردمانش
خانه ها هم مثل مردمان شهر ساده اند ، این جا از تجملات خبری نیست ، خانه ها از خشکه ی چینی قرمز رنگ و گِل ساخته شده اند .
سقف ها به صورت مسطح و از جنس چوب اند .
دیوار ها سنگی هستند و پنجره ها و درهایی روی آن ها ساخته شده است از جنس درختان اقاقیای باستانی هستند که مدت هاست دیگر در شینگتی نمی رویند .
خانه هایی که رنگ و بویی تاریخی دارند و صفایی وصف ناپذیر ؛ درست است که مردمان شهر دست از گنجینه هایشان بر نمی دارند اما درخانه هایشان همیشه به روی مردمان دیگر باز است .
آن ها میهمان نوازند ؛ گردشگران را به خانه هایشان راه می دهند تا آن ها هم از این کتب دیدن کنند .
به خانه های آن ها بروید و برای دقایقی با آن ها باشید .
به میان کوچه و پس کوچه های شهر می رویم ....
در زیر تصاویر یکی از مردمان شینگتی با نام سیفالاسلام را می بینید .
او مدیر دبیرستانی در شهر است که نزدیک به 700 جلد کتاب باستانی را نگهداری می کند .
او سال ها است که این کتب را در خانه اش نگهداری می کند و به هیچ وجه حاضر نیست دست از آن ها بکشد .
اما سخاوتمندانه حاضر است گردشگران و مشتاقان را به خانه اش راه دهد تا آن ها را هم با این کتب آشنا کند .
در صحبتی که با او شده ، نظر او در مورد وابستگی مردم شینگتی به این کتب جالب است ؛ او می گوید :
آیا شما می توانید از دست و پاهایتان جدا شوید ؟
شاید همین جمله ی کوتاه توجیه خوبی باشد ...
مسجد جمعه Ouadane |قدیمی ترین مسجد اسلام
در نزدیکی شهر شینگتی درست در 93 کیلومتری شمال شرق شهر ، شهر کوچکی قرار دارد با نام "Ouadane " اودانه .
تاریخ این شهر آن چنان دقیق نیست که بتوان به آن استناد کرد ، اما می گویند این یک شهر تجاری بوده است و از طریق تجارت طلا روزگار می گذرانده .
در این شهر یک مسجد وجود دارد که احتمالا در قرن 13 یا 15 میلادی ساخته شده است ؛ مسجدی که امروز از آن خرابه هایی باقی مانده است . اما با این وجود میزبان مردمان محلی است تا نمازشان را در این مسجد به جا آورند .
این مسجد یک مناره دارد به بلندی 15 متر که نسبت به سایرقست ها مسجد ، سالم تر باقی مانده است .
گفته می شود اینمسجد یکی از قدیمی ترین مساجد حهان اسلام باشد .
به شینگتی روید
امروز می توانید به این شهر تاریخی بروید .
این شهر ها حرف ها برای گفتن دارد...
می توانید بروید و ساعاتی را میهمان مردمان شینگتی باشید و از گنجینه ی کتب تاریخی و اسلامی آن ها دیدن کنید ؛ بدون شک جالب و هیجان انگیز و صد البته فراموش نشدنی خواهد بود .
دولت موریتانی اقداماتی برای جذب گردشگر به این منطقه ی ناشناخته انجام داده است و سعی دارد با فراهم کردن امکانات رفاهی و تفریحی ، زمینه را برای ورود گردشگران به شینگتی فراهم کند .
به عنوان مثال می توانید در این شهر ، بعد از آن که از کتاب های باستانی دیدن کردید ، یکی از این تفریحات را امتحان کنید :
شتر سواری در کویر
پیاده روی در کویر
اسکی روی تپه های شنی صحرای آفریقا
برای رفتن به این شهر باید ابتدا خودرا به آفریقا و از آن جا به شهر موریتانی برسانید .
موقعیت : شمال غربی آفریقا ، کشور موریتانی ، قسمت غربی صحرای بزرگ آفریقا
Location: North West Africa, Mauritania, western part of the Sahara
ویدئویی از تفریحاتی که در شینگتی می توانید انجام دهید
سخن کارناوال
آیا شما با این شهر و داستان اش آشنایی داشتید ؟
قبلا در مورد آن چیزی شنیده بودید ؟
نظرتان در مورد این دیار و مردمانش چیست ؟
فکر می کنید سفر به این سرزمین و هم نشینی با مردمانش و بازدید از کتاب هایی با این قدمت چگونه خواهد بود ؟!
نظرتان را با ما به اشتراک بگذارید ...
دیدگاه جدید