شراب چرده ; معرفی و تاریخچه سرخپوستان

آرام بخوان،با دقت ببین
از آنجا که خاص است،
هم خودمان و هم دیدگاهمان..
چنین خواندیمش : شراب چرده
قول می دهیم،
وجودت با محتوایش عجین گشته و
گَردی سرخ بر تنت نشیند
و حیرتی سبز،
سراپایت را فرا گیرد
ما، کارناوال هستیم.

***

تلاش بی وقفه مان سبب گشت تا برایتان انفجاری سرخ را کنار دیوانی سبز پدید آوریم. قلمِ بلیغ خود را دل انگیز مالیدیم بر صفحه نمایشگرتان؛ چون ایمان داریم، لایقش هستید.

به نظاره ی جالب ترین ها و پر اهمیت ها از سرگذشتی متنوع بنشینید.

از ما به دور است که بی مقدمه آغاز کنیم. تدریجی اما تحسین برانگیز در خاطرتان ماندگارش می کنیم.
شمرده که بخوانی،نگاهت را که بدوزی، غرقش می شوی و آنگاه حس تو از درون،با زبان بدنت فریاد می زند:
بَر ، چون گلبول قرمز و بُن ، چون گلبول سفید

جاده ای پیش رو است و کارناوال صدایت می زند.
در بین مسیر،کاروانسرایی برایت در نظر است که اسباب پذیرایی اش قهوه ی دمی نیست. اگر قهوه می خواهی، اینجا سِرو می شود.

مفهوم و کاربرد کاروانسرا در اینجا !

در این کاروانسرا بعنوان تفریح شعر میخوانیم و لحظاتی کوله بار کارناوالی مان را در مهد شراب چردگان زمین نهاده و به نوعی با حفظ حال و هوای ایرانی، به سبک سنتی، عشق بازی می کنیم.

کاروانسرای شراب چرده برایت از دیوانِ گرانبهایِ سُرایشِ انسان هایِ نزدیک به خدا باز می کند. برایت صفحه ها را می گردد و با چند بیت، می سازدت!

پیش از حرکت ، بین راه ، یا در آخر ، مزه اش کن!
بگو: زین پس،سعی می کنم من هم گاهی به باغ دیوان ها سر بزنم.
دامن کشان
ساقیِ مِی خواران
از کنار یاران
مست و گیسو افشان می گریزد
بر جام مِی
از شرنگ دوری
وز غم مهجوری
چون شرابی جوشان مِی بریزد

نکته 1 : ابیات منتخب از دیوان ها به رنگ سبز است (همان کاروانسرا)

نکته 2 : القابی که به واسطه ذوقمان به مظمون مورد نظرمان نسبت دادیم به رنگ قرمز است (همان شراب چرده)

نکته 3 : لم بده ، و کیف کن از این به بعد را !

از شما به شرط یک نفس عمیق،دعوت می کنیم این پرسپولیسی های باستانی را بشناسید!

***

بومیان قاره آمریکا را سرخ پوست می نامند. کریستوف کلمب بدلیل تشابه آنها با زرد پوستان،هندی نامیدشان و در آن زمان با این اسم آنان را در اروپا مشهور کرد : هندوی آمریکایی

حماسه ی کلمب و تقویم هندویان آمریکایی

ورود سرخپوستان به قاره آمریکا را به صورت تدریجی از بیست و پنج هزار سال پیش،براورد کردند. این قوم در فصلی سرد، از شرق آسیا و از تنگه برینگ وارد قاره ی نو شدند؛قبیله ساختند،تشکیل زندگی و خانواده دادند،شکار کردند و مرزهایی را برای قلمرو خود دارا شدند.
آنها بطور کلی مردمانی صلح طلب و دارای اعتقادات مخصوص خود بودند.
اهالی سرزمین غرب،غرق در دنیای مِی گون خود بودند که با ورود بیگانگان به خاکشان،رفته رفته جَو صلح آمیز حاکم،رنگ باخت.

در سال 1492 اروپاییان به رهبری کریستوف کلمب به آمریکا پای نهادند و در این حین نه تنها از دانش و تمدن اروپاییان چیزی به سرخپوست ها داده نشد بلکه درپی کشتارهای انجام شده،قبیله های اینکا و آزتک، تمدن های شناس آن دوران،کم‌کم رنگ باخت و به نابودی دچارشد.
از سرخ ها عده ای خون ها ریختند ، عده ای نقل مکان کردند و بعضی راه سخت تسلیم شدن را برگزیدند.

بیتی متناسب،از شعر معروف و پر محتوی و میهن پرستانه ی "دایه دایه" به زبان شیرین لری:
برارونم خیلین هزار هزارن | سی تقاص خین مه سر ور میارن

سپید سیرتانِ کنونی بصورت اقلّیتی در میان جمعیت مهاجر بسر می‌برند.عده کثیری هنوز به سنّت‌های قدیمی قومی خود پایبند مانده‌اند و برخی زیر فشار همسان سازی، با فرهنگ مدرن آمریکایی خو گرفته‌ و سوابق خود را ترک گفتند.

قبایل مشهور هندوهای قرمز و حدود جمعیت امروزی

پوئبلو / 20000
اینکا / 10000000
مایا / 400000
آزتک‌ / منقرض
چیمو / منقرض
اولمک / منقرض
تولتک / منقرض
ناواهو / 350000
آپاچی / 30000

چند برگ از بومیان قاره آمریکا:

با ورود به خودمانیِ هر شخص،جلوه ای از او پدیدار می شود.
در خودمانی شراب چردگان چه می گذرد؟
با هم ورق می زنیمشان

به جرات می توان گفت

هیچ گروه دیگری از مردم آمریکا ، دیربازی چنین غنی را دارا نیستند.
اعتقاد آنان به معنویات بسیار قوی است و اتصالشان با عناصر طبیعی بس محکم. روحشان به نوعی با طبیعت گره خورده و مثلا دوست دارند پوشش خود را مستقیما از گیاهان و جانوران تهیه کنند.
این کچاپ سیمایانِ خلاق،همیشه با طبیعت محترمانه رفتار کرده و قدردان آن بوده اند زیرا بدین باور اند که ذات طبیعت،هدیه ای است الهی .

جالب است بدانید، بخشی از جنبه های زندگی مدرن غربی ها به اقتباس از پیشینه ی این بومیان است.

پایین تر...

شکاری محشر!

رقص جنگ!

از زمانی که تاریخ آنها را شناخت،در آغوش مبارزه بودند؛از مبارزه ی اجتماعی و عقیده ای تا مبارزه ی تن به تن بر سر مرز و بوم. همین موضوع آنان را به برترین مبارز و بهترین شکارچی تبدیل کرده،با سلاحی که مورد پسند آنهاست؛ سلاح سرد.

شکار رقابتی میان آمریکایی و بومیان اناری !

جنگجویان سرخ کمابیش نامهایی برگرفته از خوی‌ جانوران دارند. القابی چون گاو نشسته ، اسب دیوانه ، خرس ایستاده و غیره.

مراسم رقص جنگ

نکته ای است قابل تامل،شباهت قبیله آنها با گله ی گرگها. تک رئیس بودن،شکار بی رحمانه در صورت نیاز،تکروی کردن و هواداری از گروه بهنگام نیاز و البته شجاعت از نشانه های ارادتشان نسبت به گرگ ها است.

گرگ،این حیوان دوست داشتنی.. (به نظر نویسنده) !

در این دفتر سرخ،اشاره به نقش زنان خالی از لطف نیست ؛ زنانی که به طور کامل و در تمام مراحل زندگی،از جایگاهی یکسان با مرد برخوردار بوده و مسئولیتشان نیز با آن ها برابر می باشد. اعتماد و احترام در قبایل سرخ موج می زند. هر نوع مسئولیتی برای مرد از ذهن خواننده بگذرد،زن هم موظف به انجام آن است. زنانی که،وجودشان در قبیله را،مایه دلگرمی می پندارند و رویشان حساب می کنند. حتی در کشاورزی و جنگ

طبل و فلوت می زنند،برای موسیقی محلیشان.

در ادامه خواهید دید...

اجرای محلی قوی از بومیان قرمز

همین دو ساز آنان را بس است تا قوی ترین درام غرب گوشتان را نوازش کند. نوایی که سال 2016 می آید و هنوز طرفداران خود را دارد.
سازهای چوبی هندوها در فروشگاه های آمریکا قابل تهیه است.

دقایقی با سِیری گوش نواز

حالی خیال وصلت خوش می دهد فریبم | تا خود چه نقش بازد این صورت خیالی
از چار چیز مگذر گر عاقلی و زیرک | امن و شراب بی غش،معشوق و جای خالی

فرهنگ و هنر – توسعه و پیشرفت

هنر در جمع سرخپوستیِ قاره آمریکا به ویژه در تمدن مکزیک اهمیت بسزایی دارد. هنر اصلی ایشان پیکر تراشی و تندیس سازی و رنگ آمیزی این ها با رنگ های طبیعی بود. امروزه تندیس‌ها و صورتک‌های بسیاری از آن دوره که به نظر می رسد کاربرد مذهبی داشته است بجای مانده.
بافتن گیسوان،کنده کاری بر شاخ گوزن یا عاج فیل از دیگر تفریحات هنرمندانه ی مورد استقبال این سرخ های سُنتی است، که امروزه گاها از راه آن کسب درآمد نیز می کنند.
قوم مایا از نخستین اقوامی بودند که در جهانِ نو از خط بهره بردند.
گونه‌ای خط هیروگلیفی از آنها بجا مانده‌است که امروزه کشف شده و قابل خواندن است.
مایاها همچنین بیش از هزار جلد کتاب را از خود به یادگار گذاشته‌اند که امروزه تنها شماری انگشت‌شمار از آنها به جامانده و بیشتر آنها یا در درازای زمان از میان رفتند یا بدست مهاجمان اسپانیایی سوزانده شدند.
زبان رایج سرخ ها آیمارا نام دارد که امروزه شمار گویشوران این زبان اعم از سرخ و غیرسرخ،در مکزیک به دو میلیون نفر و در آمریکا نزدیک به یک ونیم میلیون نفر می‌رسد. افرادی با این گویش زبانی در برزیل،پاراگوئه و پرو نیز می زی اند.

دلبر صنمی شیرین،شیرین صنمی دلبر | آذر به دلم برزد،برزد به دلم آذر
بستد دل و دین از من،از من دل و دین بستد | کافر نکند چندین،چندین نکند کافر
دو رخ چو شراب دارد،دارد چو شراب دو رخ | عنبر ز قمر رسته،رسته ز قمر عنبر
عاشق شده ام بر وی،بر وی شده ام عاشق | یکسر دل من او برد،برد او دل من یکسر
رفته به سفر یارم،یارم به سفر رفته | ای دل چه کنم تنها،تنها چه کنم ای دل

یکی از طرق ارتباط از راه دور،ایجاد علایم و سیگنال های دودی با اشکال متفاوت و با معانی مشخص به وسیله آتش و پارچه است که ابتکاری از سرخپوست ها است و بعنوان میراث خاص آنان یاد می شود.

رستاخیز قرمز رویان

درحالی که سرخپوستان اکنون تعدادشان بسیار کمتر از قرن های گذشته است،لیک حس افتخار و قدرت همچنان در آنان زنده است و پیشینیان خود را به یاد دارند.
هم اینک موزه هایی به پاس احترام به عقاید لگد مال شده ی رخ چون شرابان، پس از سال ها جدال و جدایی جان ها از تن ها، با محتوای آثار فرهنگ کهن آنها در این کشور بنا شده است.

بنیاد میراث بومیان آمریکا پس از استقرار در سال 1973 در اقدامی بشر دوستانه نسبت به این اقلیت نادیده گرفته شده و به دلایل،فاجعه ملی و توزیع کمک های اضطراری، و با هدف ساخت پل های تفاهم از طریق کمک رسانی مشترک شرکت ها با موجودی مازاد و نهادهای گوناگون جامعه،تلاش به حمایتی سخاوتمندانه از دو میلیون مردم سرخ پوست کرده و خدمات امدادی به آنان ارزانی داشته است.
باشد، که هدیه ای مرحم وار برایشان ،باشد
باده خور،غم مخور و پند مقلد منیوش | اعتبار سخن عام چه خواهد بودن

درصد پراکندگی سرخپوست های آمریکایی و آلاسکا تبار طبق آمار سال 2005 به ترتیب نزولی

آلاسکا - 16٪ | نیومکزیکو - 10.2٪ | داکوتای جنوبی - 8.8٪ | اوکلاهما - 8.1٪ | مونتانا - 6.5٪ | داکوتای شمالی - 5.3٪ | آریزونا - 5.1٪

وایومینگ - 2.7٪ | واشنگتن - 1.7٪ | آیداهو - 1.4٪ | نوادا - 1.4٪ | اورگان - 1.4٪ | یوتا - 1.3٪ | کارولینای شمالی - 1.3٪ | مینه سوتا - 1.2٪

کالیفرنیا - 1.2٪ | کلرادو - 1.1٪ | ویسکانسین - 0.9٪ | کانزاس - 0.9٪ | نبراسکا - 0.9٪ | تگزاس - 0.7٪ | آرکانزاس - 0.7٪ | مین - 0.6٪
رود آیلند - 0.6٪ | میشیگان - 0.6٪ | لوئیزیانا - 0.6٪ | نیویورک - 0.5٪ | آلاباما - 0.5٪ | ورمونت - 0.4٪ | کارولینای جنوبی - 0.4٪

میسوری - 0.4٪ | می سی سی پی - 0.4٪ | دلاور - 0.4٪ | فلوریدا - 0.4٪ | ویرجینیا - 0.3٪ | ناحیه کلمبیا - 0.3٪ | کانکتیکات - 0.3٪

نیوجرسی - 0.3٪ | مریلند - 0.3٪ | آیووا - 0.3٪ | ماساچوست - 0.3٪ | ایندیانا - 0.3٪ | تنسی - 0.3٪ | ایلینوی - 0.3٪ | هاوایی - 0.3٪

بومی هاوایی - 9٪ | گرجستان - 0.3٪ | کنتاکی - 0.2٪ | نیوهمپشایر - 0.2٪ | اوهایو - 0.2٪ | پنسیلوانیا - 0.2٪ | غرب ویرجینیا - 0.2٪

تا به امروز، بیش از 60 میلیون $ مواد غذایی،پوشاک،پتو،اسباب بازی، لوازم ساختمان،تجهیزات پزشکی،محصولات بهداشت شخصی،کتب آموزشی،کتب مقدس،مبلمان،کمک هزینه تحصیلی،کمک های مالی و جوایز به گروه های قبیله ای،فرهنگی و مراکز اجتماعی، مراکز بهداشت و درمانگاه ها،مدارس،مراکز مراقبت از کودکان و بسیاری از خانواده های شراب چرده ی نیازمند در سراسر آمریکا توزیع شده است.

که البته ناچیز است و ناقابل! (به سال تاسیس بنیاد و به تاریخچه شراب چرده ها پس از ورود کلمب مراجعه کرده و بنگرید)

برای کمک مالی به شرکت میراث بومیان، این فرم تماس درنظر گرفته شده

http://www.indians.org/contact.html

چنین پخش شده اند در آمریکا

بها به خاستگاه اجتماعی

آموزشگاه ها و مدارس آمریکا در سال 1983 برای پر رنگ سازی نقش هندویان آمریکایی و حضورشان در اجتماع،جوایزی را در قبال فرصتی رقابت وار، با عناوین ذیل برای آنها در نظر گرفت:
جایزه رهبری برجسته
جایزه دستاورد شخصی
جایزه ورزشی جیم تورپ
جایزه مقاله سرخپوستان آمریکایی
جایزه حفاظت از مادر زمین: محیط زیست
جایزه هنر
جایزه صنایع دستی
جایزه رهبری معنوی و خدمات اجتماعی
از زمان به راه اندازی این برنامه در سراسر کشور، بیش از 4000 نفر از دانش آموزان شرکت کرده و آری!
به موفقیت دست یافتند.

در راس این جریان،یکی از شاهزادگان نیک سیرتِ وقت بود که در اوضاعی که بسیاری این عمل را ننگ می دانستند،دست به این مهم زد؛ وی به دور از تبعیض،سُرخان را شایسته و درخور تحسین می دانست.

گر علاقه مندی..
فهرست کاملی از مقالات به ثبت رسیده در موضوعات گوناگون و فعالیت ها و تحقیقات سرخپوستان در زمینه های فرهنگی،اجتماعی،تاریخی و غیره در این وب سایت گنجانده شده.
http://indians.org/american-indian-articles.html
http://indians.org/indigenous-peoples-literature.html
برای گشت و گذار در این سایت نیاز است در حد بیش از متوسط ، زبان انگلیسی بدانی و در صورت لزوم از ترفندهایی نظیر دیکشنری یا گوگل استفاده کنی.
وگرنه در کنار ثبت نام در کارناوال، یک کلاس زبان معتبر هم ثبت نام کن. این روزها احتیاج است؛

Miss Amerindian To Miss Universe

در سال های اخیر صدها تن از بانوان خوش سیما و با استعداد سرخپوست برای شرکت در مسابقه دوشیزه ی سال به واشنگتن رفته و طبق مقررات با ارائه کارنامه ای از اعمال خیرخواهانه خود در طول زندگیشان،در آنجا حاضر شدند و البته که هدف نهاییشان همانند دیگر شرکت کنندگان،جهانی شدن است.

***

بس در طلبت کوشش بی فایده کردیم | چون طفل دوان در پی گنجشک پریده
در خواب،گزیده لب شیرین گل اندام | از خواب نباشد مگر انگشت گزیده

خال هندوی آمریکایی

در انتها بخوانید:
توان بزرگان ادبیات در بحث بر سر یک خال در طی قرن ها!

تتو این روزها بین مردم رواج یافته و خالکوبیِ سَمبُل های سرخپوستی در آمریکا،محبوبیت بالایی پیدا کرده است. سمبل هایی که هر کدام برای قبایل سرخپوست از معنی و ارزش برخوردار بوده و یادگار نیاکان آنها است.
مردم سرخ بر این باورند که ثبت این اَشکال بر بدنشان،راهی است برای تماس با اجدادشان و ارج نهادن به آنچه بوده اند،هستند و قبولش دارند. بعضیشان نیز تصور می کنند که اینکار بهشان قدرت میبخشد. خب اینطوریند..!
از این نماد ها، عقاب برایشان عزیز است. روی بدنشان می کشندش؛ پَرهای آن را برای تکریم کسی،بر کلاهش قرار می دهند و سرش را مثلا می پیرایند؛ زوج های جوان یک تابلو از عقابی شکوهمند در منزلشان نصب میکنند و لذت می برند از این کار..! معانی این نماد برایشان شامل آزادی و استقلال است،هدفمند بودن و متشخص بودن است.
حال آنکه آمریکاییان نیز گاها از پرها و نماد عقاب استفاده می کنند ولیکن در مراسم هالووین

جواهرآلات

گر همه عالم به عیب در پی ما اوفتد | هر که دلش با یکیست غم نخورد از هزار

***
شوقی دارند وصف نشدنی؛ برای ساخت زیورآلات و سازه های تزیینی با دست هایشان. طلا،نقره،فیروزه و چرم را به اختیار گرفته و با توجه به جیب خریدار، سلیقه و مواد به کار می برند.
بی تردید کسی پیدا نمی شود که دلش چندتا ازین دست سازه های مزین و کمیاب نخواهد.
گالری آنها انواع زینتی ها از قبیل گردنبند،دستبند،انگشتر،گوشواره،کمربند و سگک آن و الباقی را دربرمی گیرد.

راستی اگر بالای 25 دلار همراهتان است،به خرید این اجناس بی اندیشید؛ و همواره به یاد داشته باشید که نشانه اصل بودن این اجناس داشتن گواهینامه مخصوص و اسم سازنده می باشد که با مراجعه به نمایندگی های تولیدات این جماعت سرخ، در دسترس است.

و اما.. علاقه مندان ساکن بیرون از آمریکا هم برای خرید اینترنتی محصولات با مراجعه به این آدرس حالش را ببرند دیگر! اینطوری هاست! (گویند که لب تر کن.. برایت مهیاست | در کارناوال آنچه در ذهن می پرورانید،مهیاست)
http://www.doubledeedeals.com/
گل در بر و می در کف و معشوق به کام است | سلطان جهانم به چنین روز غلام است

کچینا

در میان ابر سرخ رنگ ها ، باوری وجود دارد. باوری به روح. به روحی نقابدار.

افسانه میگوید: این موجود باعث بارش باران می شود.
داستان اینکه کچینا چگونه پیدایش شد مدت‌ها پیش در یک روستای باستانی شروع شد که سال‌های زیادی با خشکسالی و گرسنگی روبه‌رو بود. رفته رفته خوراک داشت به پایان می‌رسید و مردمش به خداحافظی با جهان افتاده بودند. زمانی که امیدی به‌جا نمانده بود کچینا که رنج مردم را دید برای آن‌ها دلسوزی کرد و با دعایی بهمراه رقص و آواز،ابرها را بارانده کرده و برداشت محصولات را افزایش داده و برای مردم شادی و تندرستی به ارمغان آورد.
دستش درست!
کاری که این روزها به یادش می کنند،درست کردن عروسک هایی با آن تشابیه و بدان نام است؛ کچینا

تاریخچه ای ریز از پارکی زیبا و طبیعی ، کنیون دِ شلی

غیرتم کشت که محبوب جهانی لکن | روز و شب عربده با خلق خدا نتوان کرد

***

در شمال غربی آریزونای آمریکا قرار گرفته است.
شکل امروزی کنیون د شلی محصول میلیون ها سال حفاری و فرسایش طبیعی است که جریان نیرومند رودخانه کلرادو در دوام و قوام بخیشدن به آن نقشی اساسی برعهده داشته است. شکاف دره گراند کانیون با عمق تقریبی یک مایل بسیارخیره کننده است و عرض آن در وسیع ترین نقطه به پانزده مایل میرسد.
این دره عمیق و باریک، زیستگاه بیش از 1500 نوع گونه گیاهی مختلف است. در اینجا نیز بیش از 500 گونه جانور زندگی می کنند که شوربختانه بسیاری از آنها در معرض انقراض قرار دارند. بسیاری از این جانوران،منحصربه فرد بوده و تنها در این منطقه یافت می شوند. همچنین، سطح پرشیب دره و رنگ های خیره کننده دیواره های آن، تاریخ حیات دو میلیارد ساله زمین را به شکلی رمزگونه به زبان زمین شناسی بیان میکند.

ساکنان بومی آمریکا این منطقه را با ساخت زیستگاه در دره ها و غارهای آن آباد کردند.
در حال حاضر سالیانه پنج میلیون بازدید کننده دارد این کنیون د شلی

الوعده وفا

توان بزرگان ادبیات پارسی در بحث بر سر یک خال در طی قرن ها!
به ترتیب؛ حافظ / صائب / شهریار / عیادزاده / خانم بردبار / عطایی / لنگرودی / رندی / ناشناس
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند بخارا را
***
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را
هر آنکس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را
***
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم تمام روح اجزا را
هر آنکس چیز می بخشد بسان مرد می بخشد
نه چون صائب که می بخشد سر و دست و تن و پا را
سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند
نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را
***
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
خوشا بر حال خوشبختش،بدست آورد دنیا را
نه جان و روح می بخشم نه املاک بخارا را
مگر بنگاه املاکم؟ چه معنی دارد این کارا؟
و خال هندویش دیگر ندارد ارزشی اصلاً
که با جراحی صورت عمل کردند خال ها را
نه حافظ داد املاکی،نه صائب دست و پا ها را
فقط می خواستند این ها،بگیرند وقت ما ها را
***
نه حافظ می دهد ملکی،نه صائب دست و پاهارا
نه شهریار بتواند،دهد این روح و اجزا را
نه عیاد زاده قدر داند چنین مه روی زیبا را
فقط می خواستند اینها زنند امشب مخ ما را
***
رها کن شاعری مسکین چو حافظ را
که میبخشد به خال هندیوت تنها سمرقند و بخارا را
بیا در وسعت سبز غزل های خودم بنیشن
که تا پر پر کنم پیشت تمام کهکشان ها را
***
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
نبخشم بهر خالی یک وجب از خاک ایران را
ببخشید آنچه میخواهید از سر تا به پا اما
نبخشید از سر وادادگی ملک شهیدان را
***
هرآنکس چیز می بخشد،به زعم خویش می بخشد
یکی شهرو یکی جسم ویکی هم روح واجزا را
کسی چون من ندارد هیچ در دنیا و در عقبا
نگوید حرف مفتی چون ندارد تاب اجرا را
***
چنان بخشیده حافظ جان! سمرقند و بخارا را
که نتوانسته تا اکنون کسی پس گیرد آنها را
از آن پس بر سر پاسخ به این ولخرجی حافظ
میان شاعران بنگر فغان و جیغ دعوا را
وجود او معمایی است پر از افسانه او افسون
ببین! خود با چنین بخشش معما در معما را
***

تشویق!

به قید ضمانت از بند شراب چرده ام آزادی

تو پای به ره نه...
کارناوال بگویدت..

بَر ، چون گلبول هوارسان و بُن ، چون گلبول مدافع

جمعتان جمع و خرم باد

شاد و سالم باشید، تنها نباشید.. عشق هست/خوبم هست