
کارناوال
نویسنده ارشد کارناوال
انتشار
24 اسفند 1396
به روز رسانی
15 شهریور 1398
بارها و بارها به گوشه و کنار ایران سر زدیم و آنچه را در کلام نمی گنجید در قالب تصاویر نشان تان دادیم. عکاسی در سفر کارناوال مرزها را برای تان در هم می شکند و شما را با خود به دنیایی دیگر می برد. امروز سفر تصویری متفاوتی در پیش داریم و می خواهیم با مادری در یک خانواده روستایی آشنا شویم که برای تحصیل فرزندش به آب و آتش می زند. نامش انسیه است و با همسر و دخترش زینب در روستای «دنبالده خورگام» در شهرستان رودبار گیلان زندگی می کند. زندگی شان همان صفای خاص روستا را دارد؛ خانه شان همیشه به مهر گرم است و از ثانیه ثانیه شان عشق می بارد و محبت.
در این روستا 22 خانوار زندگی می کنند و مشکلات بسیاری نیز بر سر راه شان قرار دارد. نبود مدرسه تنها یکی از این مشکلات است که برخی را مجبور به ترک تحصیل می کند؛ انسیه اما تاب دیدن این اتفاق را برای دخترش ندارد. او دو سال است که کمر همت را بسته و در برابر این مشکل قد علم کرده است. این مادر مهربان هر روز صبح دخترش را به دوش می کشد و راهی 3 کیلومتری را می پیماید تا زینب درس بخواند و مایه افتخارش شود. برای انسیه سرما و گرما، باران و برف و آفتاب فرقی ندارد؛ او تنها یک هدف دارد و آن هم تحصیل فرزندش است. حتا اگر سنگ هم از آسمان ببارد انسیه پا پس نمی کشد و به راهش ادامه می دهد.
عکاس هنرمند، ابوذر حمیدی جیرنده، به سراغ این مادر مهربان و خانواده اش رفته تا گوشه ای از زندگی آنها را به تصویر بکشد. عکس های او در خبرگزاری ایرنا منتشر شده اند و شما می توانید آنها را در کارناوال نیز ببینید. با ما همراه باشید...
1- صبح زینب با یک صبحانه خوشمزه در کنار خانواده آغاز می شود
2- کم کم وقت رفتن فرا می رسد
3- کفش ها را به پای دخترش می کند
4- وداع با پدر
5- حالا انسیه کفش های آهنی اش را می پوشد
6- این راه سختی های خودش را دارد
7- آخرین وارسی ها پیش از ورود به مدرسه
8- زینب به درس مشغول می شود
9- انسیه به خانه باز می گردد
10- مادر مهربان تا زمان بازگشت زینب به کارهای خانه می رسد
11- انسیه خودش به دنبال زینب می رود
12- زینب به کمک مادر می آید
13- گوشه ای از کودکانه های زینب
14- بوی خوش نان تازه...
15- وقت انجام تکالیف است
16- یک قاب خاطره انگیز
سخن آخر
همه ما خاطره های جالبی از دوران مدرسه در ذهن داریم و گاه با یادآوری شان لبخندی بر لب مان می نشیند. زینب در آینده خاطره پررنگی از فداکاری های مادرش در راه مدرسه خواهد داشت که همیشه در گوشه ذهنش جا خوش می کند...
نظرتان در مورد این تصاویر چیست؟
منتظر دیدگاه های شما خوبان هستیم...
4 دیدگاه

چه زندگی خوبی
02 اسفند 1400

سماوات
عالی بود زندگی ایرانی یعنی این
20 اردیبهشت 1397

ناشناس
خعیلی زندگیه قشنگیه. حالم خوب شد از دیدن این تصاویر. متشکرم.
25 اسفند 1396