صدای مهد کودک و نوزاد
اینبار به یک مهدکودک آمدیم و با کلی فرشته ی کوچولو رو به رو هستیم. کودکانی که هنوز سنشان به مدرسه رفتن نمی رسد. از نوزاد گرفته تا پنج، شش ساله. ببین چه خالصانه شادی می کنند و چه پر انرژی بازی می کنند.صدای نوزاد های معصوم را بشنو که با خودشان یا با ما حرف می زنند به زبان خودشان و ابراز احساسات می کند. شاید یکی با خدا حرف می زند. به نظرت چه می گویند. دیگری آن طرف ریز گریه می زند. گرسنه است یا شاید خودش را کثیف کرده. مادرش را صدا می زند... که احتمالا سر کار است. یکی از مسئولین مهد کودک به نوزاد رسیدگی می کند. شیرش را می دهد و تمیزش می کند. نوزاد دیگری این طرف می خندد و با خودش ذوق می کند. لذت می برد از زندگی، از نفس کشیدن.. از چشیدن طعم غذا. نوزادی بامزه عطسه اش گرفته و خنده دار شده. بوی نی نی در کل اتاقک پیچیده. نفس که می کشی در این هوا، جوان می شوی. کودکان دیگر آن بیرون در محوطه ی مخصوص مشغول بازی اند و معلم ها مواظب و ناظر آن ها هستند. صدایشان می آید، می شنوی... در گروهی، یکی از بچه ها رییس شده و دارد برای بقیه قانون وضع می کند. از سمتی بچه های دیگر تاب و سرسره بازی می کنند. تعدادی بر سر چرخ و فلک و بقیه به لی لی و بازی های دیگر مشغول اند. چند دختر بچه ی با سلیقه هم درگیر خاله بازی شان هستند. برای هم چای می ریزند، مثلا به خرید می روند و به یکدیگر محبت می کنند. درس محبت را باید از کودکان آموخت که بی منت ابرازش می کنند و چشم داشتی ندارند. با صدای کودکان و نوزادان همراه کارناوال باشید و حس قشنگی که کسب می کنید را با ما به اشتراک بگذارید.
دیدگاه جدید