رفتینگ آنتالیا | قایق سواری بر امواج خروشان

امروز می خواهیم باهم به جایی برویم که بدون شک هیچ وقت خاطره اش از ذهنتان پاک نمی شود.

تفریح و هیجان در دل طبیعت ...

مقصد ما رافتینگ در #آنتالیا است، نام قایق سواری در موج های خروشان و #رافتینگ که به میان می آید ناگهان دلهره ای همراه با لذت و کنجکاوی وجودمان را فرا می گیرد، اما اینجا همه چیز کاملا امن است و قول می دهیم که از قایق بیرون نمی افتید و لذت قایق سواری در رودخانه ای پاک و پرتلاطم را تجربه می کنید.

این تور تفریحی پر هیجان همه روزه در اطراف شهر آنتالیای #ترکیه برگذار می شود، مکانی محبوب نزد ایرانی ها که آوازه ی تفریحات آن را زیاد شنیده ایم.

با کارناوال همراه باشید تا با هم و لحظه به لحظه این تفریح هیجانی را تجربه کنیم ؛ امروز روز شادی خواهیم داشت...

آشنایی با رافتینگ | آنتالیا

می خواهیم از شلوغی شهر و هتل های آنتالیا کمی دور شویم و سری به طبیعت دنج و زیبای اطراف این شهر پر آوازه بزنیم، آماده باشید که 4 ساعت تفریح و هیجان بیاد ماندنی منتظرمان است.

شنیده ایم که منطقه ی کمر (kemer ) سرسبز و زیباست و آب و هوایی عالی دارد، امیدواریم درست باشد و بتوانیم نفسی راحت بکشیم راستی رودخانه ی کوپرولوکانیون  ( koprulu conyon ) یا به زبان محلی مناگات ( manavgat ) هم درهمین منطقه است ، رودخانه ای زیبا با دامنه ای سر سبز دوست داریم لب رودخانه بنشینیم و چایی بنوشیم و هوایی تازه کنیم و قایقی سوار شویم. 

تعریف رافتینگ این رودخانه به گوشمان رسیده است و متوجه شده ایم که در کشور ترکیه رفتینگ را رافتینگ تلفظ می کنند و ما هم برای هم رنگ شدن با آنها دیگر رافتیگ می گوییم، گویا در این رودخانه  14 کیلومتر می شود رافتینگ کرد، اما انگار برای قایق بادی سواری نمی شود تنها بریم و باید از توری که مخصوص این قایق های بادی است استفاده کنیم ، پیش به سوی رافتینگ ...

امروز چنین چیزی را تجربه خواهیم کرد

رافتینگ ، سفری خانوادگی

بلیت تور را از راهنماهای سبز پوش ام بی ای ( MBA ) که مخصوص کشور ایران هستند خریدیم و قرار است ساعت 11:40 دقیقه صبح جلوی درب هتل با اتوبوس منتظرمان باشند، راستی گفته اند تا رودخانه کوپرولوکانیون و رافتینگ دو ساعت راه در پیش داریم و اطراف منطقه ی لارا و کمر را خواهیم دید.

رافتینگ گردشی خانوادگی است و کودکان از 1 سال به بالا می توانند در قایق ها بین پدر و مادرشان بنشینند و در این هیجان شرکت کنند.

دیگر زمان حرکت است، سوار اتوبوس می شویم و سفرمان آغاز می شود...

در مسیر هیجان

از زمانی که سوار اتوبوس شده ایم نمی توانیم چشم از پنجره برداریم، انگار روستاهای اطراف آنتالیا خیلی زیبا تر از شهر آنتالیاست، تمام اطراف جاده را میوه و سبزیجات کاشته اند، کاشت ذرت و گوجه فرنگی بی داد می کند.

یک ساعت از سوار شدنمان می گذرد و همه ی مسافران از هتل ها دیگر باما هم سفر شده اند، کم کم سرعت اتوبوس کم می شود و کنار کاروانسرایی می ایستد، با دیدن این کاروانسرای کوچک که صنایع دستی می فروشد و چند سرویس بهداشتی دارد همگی به یاد فروشگاههای صنایع دستی شمال #ایران می افتیم، آبی به صورت می زنیم و سرحال دوباره راه می افتیم...

اتوبوس از وسط مزارع کشاورزی، روستاهای کوچک، جنگل و کوه پایه ها می گذرد و آرام آرام وارد جاده ای پر پیچ و خم و مرتفع می شود، دیگر خبری از ماشین های شخصی نیست و هرچه هست اتوبوس و ون های گردشگری است. 

رنگ آبی رودخانه ی کپرو کم کم سمت چپمان ظاهر می شود، عجب رودخانه ی زیبایی ایست چه آب شفافی دارد حتی از این مسافت هم می شود سنگ های کف رودخانه را دید.

بعد از 10 دقیقه اتوبوس سواری در ارتفاعات مسیر صاف می شود و اتوبوس می ایستد، راهنمای تور می گوید پیاده شوید که رسیدیم. با هیجان و کمی ترس و دلهره پیاده و متوجه می شویم کنارمان آبشاری است کوچک اما زیبا که تا زانو باید در آب برویم تا با این آبشار زیبا عکس بگیریم، با همراهان عکسی می گیریم، وسایل را در اتوبوس می گذاریم و پیاده ادامه می دهیم...

گویا بستگی دارد که تور گردشگریمان از کدام ورودی ما را به رافتینگ می رساند چون در مسیر برخی اتوبوس ها در ایستگاه های دیگری توقف کرده بودند .

زمان رافتینگ فرا رسیده

ایستگاه اول

حدودا 50 نفر شده ایم و باید 2 کیلومتر پیاده برویم تا به لبه ی رودخانه و ایستگاه اول قایق ها برسیم، همراهانمان آواز می خوانند و در میان کوهپایه های جنگلی با درختان سر به فلک کشیده قدم می زنیم، حدودا 15 دقیقه پیاده می رویم تا به کنار قایق های بادی که در خشکی روی هم انباشته شده اند می رسیم.

کنار قایق ها 5 کاپیتان ترک زبان ایستاده اند و با کمک ترکی دست و پا شکسته ای که می دانیم متوجه می شویم باید به گروه های 10 نفری تقسیم شویم، با دوستان و آشنایان 10 نفری می شویم و همگی کمک می کنیم تا قایق را درون آب بیندازیم.

یکی از کاپیتان ها سمت ما می آید نامش را می گوید و ما را به محل پوشیدن لباس و جلیقه ی نجات راهنمایی می کند، حالا همگی جلیقه و کلاه ایمنی پوشیده، یک پارو بر میداریم و سوار می شویم.

وای چه رودخانه ی زیبایی، رودخانه ای عریض با آبی کاملا شفاف که در اطرافش پر از درختان بلند است پیش رویمان ظاهر می شود، کاپیتان تاکید می کند که به صحبت هایش گوش بدهیم و همانطور که می گوید پارو بزنیم، همه چیز آرام است، آسمان آفتابی است و رودخانه آرام.

کمی پارو میزنیم که رودخانه شیب دار می شود، شیب دار و شیب دار تر، همگی محکم باید به قایق بچسبیم، رودخانه موجدار شده است و ما را به این طرف و آن طرف می برد و پاروهای ما توان مقابله با موج هایش را ندارند، به سنگ ها برخورد می کنیم و آب رویمان می ریزد، همه جیغ می کشند و می ترسند به داخل آب پرتاب شوند...

دوباره آب رودخانه آرام می شود و کاپیتان اجازه می دهد که هر کسی که دوست دارد در آب بپرد و شنا کند، گویا اینجا عمق رودخانه زیاد است، به آب سرد رودخانه می پریم... تمام بدنمان یخ میزندو دوباره با سختی و کمک کاپیتان سوار قایق می شویم.

کمی بعد به ایستگاه دوم می رسیم، پاروها را در قایق می گذاریم و از قایق پیاده می شویم.

ایستگاه دوم

همه خندان و شاد هستیم و خیس خیس، یا به آب پریده ایم یا از تلاطم رودخانه خیس شده ایم، نمی دانیم در این ایستگاه چه در انتظارمان است.

از مسیری پر شیب بالا می رویم و نور خورشید کاملا لباس هایمان را خشک می کند، ادامه می دهیم تا به تخته پرشی می رسیم، تازه لباس هایمان خشک شده بود که باید دوباره به آب برویم، کسانی که شنا بلد نیستند حق پرش ندارند و کنار تخته تماشاگر دیگران هستند.

صف می کشیم و به نوبت در آب شیرجه می زنیم، وای که چه آب سرد است، برای چند لحظه نمی شود به هیچ چیز فکر کرد و فقط در آب فرو می رویم...

با تلاش و شنا در آب سرد خود را به کنار رودخانه می کشیم و می بینیم که همه فریاد می زنند آب واقعا سرد است...

چهره های همه خیس و دیدنی است، تا زمانی که همه در آب بپرند منتظر می شویم و عکس می اندازیم و دوباره به سمت قایق هایمان می رویم.

ایستگاه سوم | نهار

دوباره شروع به پارو زدن می کنیم و با هیجان از تجربه ی پرشمان برای یکدیگر تعریف می کنیم که دوباره رودخانه خروشان می شود، با تمام توان پارو می زنیم و سعی می کنیم به هر جهت که کاپیتان راهنمایی می کند برویم اما زیاد موفق نمی شویم و امواج ما را با خود به این طرف و آن طرف می برند، با این که آب رودخانه سریع و خروشان است کسی به آب نمی افتد و فقط از این طرف و آن طرف صدای فریاد های ناشی از ترس را می شنویم .

قایق سواری به همین صورت 30 دقیقه ادامه دارد و کاملا خسته و خیس هستیم که از دور ایستگاه سوم را می بینیم.

کاپیتان قایق را به سمت ایستگاه می برد و از قایق پیاده می شویم، این بار خیلی از ایستگاه قبل خیس تر هستیم و احساس گرسنگی می کنیم، از چند پله بالا می رویم که به محوطه ای مشرف بر رودخانه می رسیم که آلاچیق و میز های غذا دارد.

پشت میز ها می نشینیم و کم کم غذا آماده می شود و مشغول خوردن می شویم، اینجا غذای همه یک چیز است و حق انتخابی وجود ندارد، غذا پاستا است و ذرت به همراه سالاد و نوعی برنج که به روش ترکی با بعضی ادویه جات پخته شده است.

بعد از استراحت و نهار که 1 ساعتی طول می کشد دوباره به سمت قایقمان راهی می شویم...

ایستگاه پایانی

همه پر انرژی و شاد پاروها را بر می داریم و سوار قایق می شویم تا ادامه ی مسیر را طی کنیم.

تا چشم می بیند آب و درخت است، پارو می زنیم کم کم مناظر کمی تغییر می کند و گاهی هم صخره ای می بینیم و می ترسیم که به آنها برخورد نکنیم اما آب آرام است و ظاهرا خطری نیست، رودخانه عریض و قایق ما در آب معلق، دیگر پارو نمیزنیم و خود را به دستان باد و آب سپرده ایم.

آرامش رودخانه وصف ناشدنی است و خورشید از بالا مستقیم بر ما می تابد، اینجا کاملا امن است و حتی می شود چشمانمان را ببندیم و به صدای آب گوش فرا دهیم، اما این آرامش طولی نمی کشد که دوباره به ترس و دلهره تبدیل می شود، از دور سنگ هایی را می بینیم که ظاهرا مجبوریم از میان آنها عبور کنیم همه با هم آماده ی نبرد با سنگ ها می شویم و بعضی ها هم پناه می گیرند و زیر لب گلایه می کنند که دوباره خیس می شوند.

طولی نمی کشد که متوجه می شویم آمادگی سودی ندارد و هرچه تلاش می کنیم باز قایق به سنگ ها می خورد و ما را به این طرف و آن طرف می کشد، دیگر کاری از کسی ساخته نیست فقط جیغ میکشیم و پناه می گیریم، این وضع تا چند دقیقه ادامه دارد و ما دوباره خیس خیس می شویم اما باز هم کسی به آب نیوفتاد و همه سالم و سرحال هستیم.

بعد از چند دقیقه از پهنای رودخانه کم می شود و خبر از پایان قایق سواری میدهد، همه دوست داریم که کاش باز هم ادامه داشت، غافل از این که 4 ساعت است که پارو زده ایم.

قایق را به سمت کنار رودخانه هدایت می کنیم و با کمک یکدیگر پارو و قایق را به جای مخصوصش می گذاریم و به سمت رخت کن ها می رویم.

هزینه

همانطور که اشاره شد برای رافتینگ باید تور گردشگری رافتینگ خریداری کنید که همه ی هزینه ها را در طول سفر شامل می شود علاوه بر این که بیمه هم می شوید، هزینه ی تور بنابر این که از چه آژانسی بلیت تهیه می کنید متفاوت است اما قیمت میانگین 50 دلار یا حدود 175 تومان برای هر نفر است؛ از وبسایت رافتینگ ترکیه هم می توانید بلیت را تهیه کنید که اغلب اوقات تخفیف هم دارد.

 همه ی این تور ها از محل اقامت تا منطقه ی کمر و رافتینگ شما را همراهی می کنند.

وسایل مورد نیاز

رافتینگ لباس و کفشی مخصوص دارد یک دست لباس 200 هزار تومان و یک جفت کفش پلاستیکی 10 هزار تومان و یک جفت کفش نخی 30 هزارتومان است که با هزینه ی جدا از هزینه ی تور در ایستگاه اول قابل خریداری است، اگر یک دست لباس راحت اضافی و کفش راحت همراه داشته باشید تهیه نمودن این لباس ها ضروری نیست.

خوب است بدانید آب معدنی در مسیر موجود است و هزینه ی هر شیشه ی کوچک 3.500 هزار تومان می باشد همچنین در طول مسیر از شما عکس و فیلم گرفته می شود که در انتها فیلم را به قیمت 170 هزار تومان و هر عکس را 80 هزار تومان می توانید تهیه نمایید.

توصیه کارناوال

این تور هیجان انگیز را از دست ندهید، تور رافتینگ آنتالیا برترین تور تفریحی این کشور است و کمتر کسی با نارضایتی از این تور تعریف می کند، رافتینگ آنتالیا در سال 2011 راه اندازی شده است و تا به امروز کسی در آن صدمه ندیده است و حتی کودکان زیر 14 سال هم همراه والدین می توانند سوار این قایق ها شوند، پس جای نگرانی نیست، اگر نکات ایمنی را رعایت کنید حتما گردشی پر از شور و هیجان خواهید داشت، نکاتی مانند:

1) اگر بیماری خاص چشمی دارید یا چشم هایتان را جراحی کرده اید به هیچ عنوان در آب شیرجه نزنید که مواد موجود در آب این رودخانه باعث التهاب چشمان حساس می شود.

2) توصیه می کنیم یک حوله ی کوچک هم همراه داشته باشید.

3) اگر می خواهید از هزینه ی سفر خود بکاهید، دوربین عکاسی ضدآب که هدبند یا مچ بند داشته باشد همراه داشته باشید که هزینه ی عکس و فیلم را نپردازید.

کلام آخر

امروز از دشت و #جنگل عبور کردیم و سوار بر امواج خروشان رودخانه ی کوپرولوکانیون قایق سواری کردیم، خوب است بدانید رافتینگ در ایران هم طرفداران زیادی دارد و کارناوال قبلا هم به رافتینگ زایده رود و رافتینگ ارمند هم سفر کرده است برای آشنایی با این رافتینگ ها می توانید به لینک های ارائه شده سر بزنید.

تجربیات و نظر و انتقاداتتان را با ما در میان بگذارید.